امروز نرفتم کتابخونه و چه اشتباهی کردم.من نباید تنها بمونم ، وقتی تنهام نمیتونم خوب تمرکز کنم.باید یکی باشه باهاش حرف بزنم .خونه ما صبح تا شب هیچ کس نیست و در این لحظه دارم دیوونه میشم از این میزان سکوت حاکم.به برنامم خوب نرسیدم.کلی فکرای منفی تو سرم میچرخن ، هوا ابره و به شدت سرده.احساس میکنم چقدر همه چیز دارکه.

دوست دارم گریه کنم و به زمین و زمان لعنت بفرستم.

حتی حوصله ندارم برم بیرون.برم دوش بگیرم شاید بهتر شد ، ها؟ یه فیلم هم ببینم و یکمم برقصم .بعد زنگ بزنم ناهید یا شاید هم عقیق.اصلا هیچکدوم.:'(

چرا اینقدر پاییز دل گیر شده.احساس میکنم قلبم تو سینه م مچاله شده :'(

oh bitch! You're ma hero , You're ma supergirl , I Luv u soooo much , I'll never forget this fuckin night!

دوستای کنکوریم!این پست رو نخونید!

، ,برم ,کنم ,شاید ,تو ,بزنم ,احساس میکنم ,و به ,بگیرم شاید ,شاید بهتر ,دوش بگیرم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Top designers صفرشویی و پولیش خودرو در نجف آباد روایت های یک زندگی آژآکس پیچ و مهره و استادبولت تنها مرجع رسمی پروژه های تولید محتوا و ساخت بازی در ایران خودم و نوشته هام تاریخچه مختصر من! متین طاهرنژاد لداری متولد چهارده آذر ۱۳۸۳ عصر نوین کسب درآمد اینترنتی